ببخشين منم يه نظري بنويسم.... تو اين آشوب بازاري که برا عقايد مردم درست شده واقعاً برام مشتبه شده حق با کيه و بايد طرف کيو بگيريم لذا تصميم گرفتم فقط قرآن و نهج البلاغه و صحيفه سجاديه رو هادي خودم کنم.... بخدا ديوونه شدم، هرکي ميرسه ميگه من حقم و ديگري باطل و يکي مثل منم هم به منم منم افتاده که چکار کنم

اقاي بهرامي ک نميدونم کي هستي و کجا بودي،فقط همينو بهت بگم ک عصر حجر و معجزه تموم شده ،تو اگه هنوز منتظر معجزه و طي الارض نشستي،پس همين جور منتظر بمون تا برا تو ي نفر وقت بذارند و معجزه نشونت بدن،ثانيا،مگه اصلا تو کي هستي ک بخوايم برا تو معجزه نشون بديم،انگار ما اينجا بيکاريمو مسئول هدايت تو ي نفر هستيم.من صد سال نميخوام تو اين جلسه رو قبول داشته باشي،برو فقط ي فکري برا خودت بکن و برو در محضر اساتيدي ک گفتي شاگردي کن..انشاله خدا تو رو هم به راه راست هدايت کنه.برو بذار باد بياد

برادر بهرامي شما از کجا مي دانيد که شاگرداشون به جايي نرسيدند خدا هستيد يا پيغمبر يا اوليا...هرکسي از طلا و پول و گنج دنيايي اش فقط خانواده و اهلش باخبرند.حتما شما هم اهل نبوديد که از گنج درون اين اقا و شاگردان اصلي شان باهبر نبوديد...عيب را در درون خود بگرديد نه درون ديگران....زياد هم حرص زندگي خصوصي ديگران را نخوريد هرکسي زندگيش به خودش ربط داره.نه به ديگران....

جناب بهرامي من خيلي توفيق نداشتم که در جلسات استاد شرکت کنم اما دو سه سالي شد رويهم رفته شرکت کردم.گفتيد علماي رباني چنين کاري نکردند.سيد العارفين و جمال السالکين اسيد علي قاضي 3 تا همسر داشته.بعد هم اگر کسي به جايي رسيده باشه و خداوند چيزي به اون داده باشه اصلا اجازه افشا شدن اون را نداره.بعد ميگي اگه کسي رشد کرده باشه همون اول بهش طي الارض ميدن.باز هم خود آقاي قاضي استاد آقاي بهجت و علامه طباطبايي مبگه من 40 سال در کوبيدم و پشت در نگهم داشتند و هيچ چيزي حتي يک خواب بهم نشون ندادند اون وقت شما انتظار معجزه از شاگردان سيد داريد.معجزه و کرامت همين بس که طرف 10 سال سخنراني کرده و يک بحث تکراري نداشته و سخنراني هاش هم موجوده.لطفا تحقيق کنيد و چند تا سخنراني هاش را گوش کنيد و بعد اظهار فضل کنيد.

سلام

قومي که خود را به جاهليت زده اند ناخواسته نبوده که اکنون به راه برگردند بگذاريد باقي بمانند حقا که جاهليت برايشان حق است .هرکس قيمت دور را ندانست .زدستش رفته بداند که اين قوم ارزش گوهري راکه زدست رفت ندانند. در اينده ببينيد .ببينيدو بگريد بحال خيش بگرييد .واقعا شهرکوچکي مثله شهرضا لياقت شخص بزرگي مثل اقا رانداشت وبعدها حسرت چيزي رو ميخورند که ازدست دادن وحسرت هم فايداي ندارد

ضمن عرض سلام و خسته نباشيد؛

امام حسين عليه السلام بر حق بودند اگر چه شهيد شدند و خانواده شان به اسارت رفتند و اوارگي کشيدند اما پرچم اسلام را برافراشتند.شمر هم فکر ميکرد پله هاي زيرپاي اسلام را شکستو قدمهاي در راه خدا موفقيت اميز نبوده.ولي دين تازه احيا شد.تا کور شود هر ان که نتواند ديد....

ايران عالم زياد داره.ايشان هر کسي بودند آنقدر صعود کرده بودند که علامه حسن زاده بزگ اين همه راه را براي ديدن شخص ايشان بياين و به ايشان بفرمايند شما داراي نفس زکيه هستيد....پله زير پاي کسي نشکسته بعدد انسانهاي روي زمين راه براي رسيدن بخدا هست بخصوص اگر انسان نفس زکيه داره پله زيرپاش نشکسته پله هاي زيرپايش محکمتر شده و استوارتر قدم برميداره.انشالله خدا هدايت تان بفرمايند.در ضمن هيچگاه با وجود چنين استادي احساس حقارت نکرديم و نميکنيم.و کسي هم خدا نيست که سقوط و صعود بنده اي را از صورت ظاهر مسئله اي تعيين کند مگر در مقام فرعونيت قرار بگيري و ادعاي انا ربکم الاعلي بکني و ...که خود اعلي ديده و پله هاي شکست را از ان موسي ببيند.

فقط ميتونم بگم متاسفم ک اونايي ک خودشون رو بزرگ ميدونن اندازه عقل ي بچه کوچيک ک تشخيص ميده دست چپ و راستش رو ...نميفهند...ک خوب چي بد چي و اقايي ک فقط توهين کردين ب استاد اقا سيد شخصيت شما در گفتارتون مشخص شد ديگه ما چ چيزي رو ميتونيم ثابت کنيم جز اينکه بگيم شما اولين قدمي ک برداشتين ب سوي خدا موفقيت اميز نبود پله زير پاتون شکست... واينجا هيچ کس تحقير نشد جز خودتون...التماس دعا

ابن سينا:

از آقاي سيد داود موسوي بسيار متشکريم که در شهر کوچک و ناچيزي چون شهرضا بودند و بسياري از فرزندان ما که خودمان نتوانستيم از توي خيابان ها و ولوگيري هاشون جمعشون کنيم به راه راست هدايت کردند.از خدا براي ايشان خير و خوبي مي خواهيم.

اينقدر مردم بي عقلند که ازدواج يکي را حرام و غير طبيعي مي دانند ولي صيغه خانه ها و اختلاس و رشوه هاي کلان مسئولين علماي دين برايشان طبيعي جلوه مي کند. ناداني تا چه حد؟

آقاي بهرامي خود استاد سخنان شان را با آيه و روايت اثبات کردند و نيازي به اثبات ديگران ندارند.